رهارها، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

رها

آغوشی

باز دوباره دارن منو می برن دکتر!!! البته در شروع کار کاملاً هوشیار بودم و کلی مغازه های سرسبز و هفت حوض رو نگاه کردم.مردم هم به من نگاه می کردن نمی دونم چرا     ولی نزدیک مطب دکتر !!!   خوب خوابم میومد. دکتر گفت وزنم 5.200کیلوگرم شده و قدم58 سانتی متر.دیگه واقعاً برای خودم خانمی شدم.!!!!         ...
6 شهريور 1392

روشهای خواباندن

بعضی وقتها که خوابم نمیاد...     به روشهایی متوسل میشن که اصلاً کار درستی نیست.مثلاً.......آخه درسته دست و پای آدم و ببندبن؟؟؟؟؟     یا گوشام و بگیرین؟!!!!!!     ...
5 شهريور 1392

رها

بابا بعد از دو هفته دخترش را می بینه!رها رو از خواب بیدار کرد و مجبور شدیم کلی تلاش کنیم تا تونستیم دوباره بخوابونیمش.       ...
24 مرداد 1392

به سمت سبزوار

ماشین دربستی که گرفته بودیم تا از مشهد به سبزوار برویم،خیلی بد بود.تمام مدت از گرما و بوی بنزین کلافه بودیم اما رها!!!!   ...
23 مرداد 1392

سفر به سبزوار و مشهد

معمولا شبها نمی گذارم کسی بخوابه و روزها می خوابم.ماه رمضان است، آدم شبها باید شب زنده داری کنه!!!!! کلاً خاطره ای که در ذهن آقاجون و عزیز به جا گذاشتم همین شب زنده داری ها بود. از دستاوردهای سفر به مشهد این بود که من شروع به خوردن پستونک کردم.البته هنوز هم خیلی دوستش ندارم. وقتی حواسشون نیست به سمت بیرون شلیکش می کنم .       ...
13 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رها می باشد